سرگذشت دختر يك استاد دانشگاه تهران
د
«فلج نيستم، بيمار نيستم، زشت نيستم، پير هم نيستم، اما مادر ۱۹ سالهاي هستم كه بچه ندارم.» اينها جملات «آريا ميترا»ي لاغر و نحيف است كه با بغضي در گلو بر سرم آوار ميكند. سناش هنوز به ۲۰ هم نرسيده، اما زندگياش خيلي بيشتر از يك زن بلا كشيده ميانسال، فراز و فرود داشته است.
دوست دختر
به گزارش ايسنا روزنامه «ايران» در ادامه نوشت:
تنها ۱۶ سال داشت كه مادر شد و روز و شبهاي زيادي دار و ندارش را در خيابانهاي اين شهر به دوش كشيد، تا اينكه چند ماه پيش بريد و كم آورد و به «سراي مهر» پناه آورد. آريا اعتياد ندارد اما مدت كوتاهي است ميهمان اين مركز شده كه پناهگاه دختران و زنان بيسرپناه و عمدتا مبتلا به اعتياد كشور است.
«آريا ميترا»، تمايلي به انعكاس چهرهاش در روزنامه نداشت اما ميخواست راوي قصه زندگي و يك دنيا بغض مانده در گلو و يك عالمه درد دل ناگفتهاش باشد، به اين اميد كه به گفته خودش «حتي اگر اين حرفها روي تنها يك دختر هم اثر كند و موجب شود راه را از بيراه بشناسد، برايش كافي است.» از اين گذشته اميدواراست اين حرفها پلي شود ميان او و مادرش كه استاد دانشگاه تهران است و چه بسا رحم كند و آغوش به روي دخترش بگشايد.
رنجنامه سياه
«خيلي زود طعم تنهايي را چشيدم. مادرم آن روزها دانشجوي كارشناسي ارشد بود و پدرم شغل آزاد داشت. صبحهاي زود كه مادرم بيدارم ميكرد تا موهاي بلندم را ببافد، ميفهميدم وقت رفتنش به دانشگاه رسيده و بايد بيدار شوم و به مدرسه بروم. خواهر و برادر ديگري هم نداشتم و وقتي از مدرسه باز ميگشتم، تا اواخر شب خودم را مشغول ميكردم تا پدر و مادرم به خانه برگردند.»
او هيچ خاطره خوبي از كودكيهاي خود به خاطر نميآورد اما بدتر از آن، مرور دوران نوجوانياش است كه با دلزدگي از آن ياد ميكند و يادآوري آن دوران، قلبش را به شدت ميفشارد؛ دوراني كه مادر - كه حالا دكترا گرفته - سرانجام پدر الكليشده را كه از لحاظ سطح سواد و فرهنگ متناسب با خود نميديد، از خود ميراند و فرزندش را هم راهي شهرستان ميكند تا در كنار برخي خويشان زندگي كند.
ميگويد: پس از مدتي مادرم به سراغم آمد و به من گفت داخل ماشين بنشين تا به تهران بازگرديم. بيخبر از همه جا سوار ماشين شدم و خوشحال بودم كه تا ساعاتي بعد به زادگاهم ميرسم و دوباره با پدر و مادرم زندگي خواهم كرد؛ غافل از اينكه مادرم ميخواست مرا كه ۹ سالم بود، تحويل پدرم بدهد. روزشمار سختيهايم آغاز شده بود.
اي كاش
«اي كاش آن روزها يك نفر از راه ميرسيد و ميگفت صلاح نيست يك دختر كم سن و سال در كنار پدري بيكفايت و معتاد به الكل زندگي كند. كاش مادرم در حق من كه قدرتي براي تصميمگيري در مورد زندگيام نداشتم، چنين جفايي نميكرد.
در آن روزها كه مرز ميان كودكي و نوجوانيام بود، راهي جز تحمل نداشتم تا اينكه پدرم همسر دومش را انتخاب كرد. زني به نام «ليلا» كه شغلش فروش مواد مخدر بود، جاي مادر تحصيلكردهام را گرفته بود. من در حالي بزرگ و بزرگتر ميشدم كه نه پدر و نه ليلا مطلقا حواسشان به من نبود. شبها كه برخلاف همسن و سالانم ساعت ۱۱ شب به خانه ميآمدم، كسي نبود كه بازخواستم كند و اين برايم لذتبخش بود. مدتي گذشت تا اينكه به يمن حضور نامادري، پدرم به انواع و اقسام مواد مخدر نيز اعتياد پيدا كرد و از آن پس حتي اگر دو شب هم به خانه نميآمدم، كسي نبود كه سراغي از من بگيرد. همه اين بيقيديها باعث شد تا بسيار متفاوتتر از همنسلهايم زندگي كنم.»
ناگهان زندگي
آريا ميترا با يادآوري آن روزها ادامه داد: ليلا براي فروش مواد مخدر كه به شوش، دروازه غار و محله قاليشوها ميرفت، مرا هم با خودش ميبرد. آنجا با زني به نام «فرشته» معروف به «فري» آشنا شدم. برايم جالب بود كه اكثر مردهاي محله از او حساب ميبردند. تا جايي كه يادم ميآمد، مادرم از دست پدرم كتك ميخورد و نميتوانست روي حرفش حرفي بزند اما «فري» فرق داشت. جذبه و رفتارهايش مرا به خود جلب ميكرد تا اينكه از بخت بد روزگار، شد مادرشوهرم. پسرش «علي» تازه از زندان آزاد شده بود كه با نقشه و بدون اينكه براي وصلتمان سندي وجود داشته باشد، مرا به علي نزديك كردند. تا پيش از او، با پسرهاي مختلفي حشر و نشر پيدا كرده بودم و بارها از سوي آنها مورد تعرض قرار گرفته بودم. از وقتي هم كه موهايم را رنگ كرده و ابروهايم را برداشته بودم، رفتار و چهرهام خيلي بيشتر از سن و سالم نشانم ميداد. احساس كاذب بزرگي ميكردم. وقتي فهميدم باردارم، گمان نميكردم ۱۶ سالگي سن بسيار پاييني براي مادرشدن است. اسم دخترم را كه علي پدرش بود، «النا» گذاشتم اما شناسنامهاي نداشت تا نامش در آن ثبت شود و از آنجا كه علي را دوست داشتم، اعتياد، خماري، نشئگي و بدرفتاريهايش به چشمم نميآمد. البته مدام مراقب بودم كه مثل او و خانوادهاش معتاد نشوم كه خوشبختانه هرگز نشدم.
«آريا ميترا» لحظهاي مكث كرد، بغضش را فرو خورد و با صدايي آرامتر ادامه داد: دوستداشتن كافي نبود. علي كه بر اثر مصرف زياد شيشه دچار توهم ميشد، زندگي را برايم تبديل به جهنم كرده بود. اين بود كه تصميم گرفتم به همراه النا كه تنها ۶ ماه داشت، از آن خانه فرار كنم. بعد از گذراندن هر روز و شب در خانه يكي از دوستان و خيابانهاي مختلف، با پيگيريهاي بسيار، در خانه يك فرد خيّر ساكن شدم. النا را به مهد كودك ميبردم و خودم به عنوان منشي در دفتر يك وكيل كار ميكردم. زندگي، تازه داشت روي خوش خودش را به من نشان ميداد كه سر و كله علي پيدا شد و دلتنگياش براي النا را بهانهاي كرد تا دوباره برگردم و با او و در كنار «فري» زندگي كنم.
انتخاب تلخ
«آريا ميترا» كه خاطرات تلخ كودكي برايش زنده شده بود، در خيال خود النا را جاي خودش گذاشت و رضايت داد كه به همان خانه برگردد. با وجود زندگي بسيار سختي كه در كنار آنها داشت و كتكهايي كه از فري و به خصوص از علي ميخورد، يك سال تمام دوام آورد، ولي در نهايت طاقتش طاق شد و درست فرداي تولد دوسالگي النا، فرار كرد و آوارگي را به ماندن در آن خانه ترجيح داد. آواره شد و بار ديگر كارتنخواب. از اين هم كه به خانه همان آدم خيّر برگردد، شرم داشت.
در عميقترين نقطه استيصال و در نهايت نااميدي بود كه با يك مؤسسه خيريه آشنا ميشود. اين نهاد دست او را ميگيرد و شرايط اسكانش در سراي مهر را فراهم ميكند. ادامه ميدهد: از طرفي يقين داشتم النا در كنار من آينده خوبي نخواهد داشت و نميخواستم همان حرفهايي كه من به مادرم نسبت ميدهم، او به من نسبت بدهد؛ براي همين با تناقضي كه بين عقل و احساس مادرانهام به وجود آمده بود، كنار آمدم و او را به بهزيستي سپردم. «سراي مهر» براي من مأمني موقتي است؛ ايستگاهي براي مكث درباره خودم، زندگي و آيندهام و حركتي دوباره؛ زندگي من پر است از سوء تفاهم، نامرادي، بداقبالي و البته خامي و يك عالمه اشتباه اما دوست دارم زندگي دوبارهاي براي خودم بسازم و ميدانم كه ميتوانم. در حال حاضر در حال گذراندن دوره اپراتوري كامپيوتر هستم و يادگيري زبان را هم به طور جدي آغاز كردهام. لحظهشماري ميكنم تا در اولين فرصتي كه به دست بياورم، سراغ «النا»ي خودم بروم و در آغوشش بكشم و برايش مادري كنم.
به رنگ اميد
تنها ۱۹ سال دارد اما خيلي بيشتر از آنكه بايد، سرد و گرم زندگي را چشيده است. در تمام اين سالها نتوانسته مادرش را ببخشد اما از سه ماه قبل كه متوجه شده مادرش يك بار ديگر ازدواج كرده و دخترش را در آمريكا به دنيا آورده، در برزخي از احساسات معلق مانده است. وقتي عكس دختر مادرش را ديد كه همان لباس كودكيهاي او را به تن دارد، روزنهاي از اميد در وجودش زنده شد و حالا كه «سراي مهر» مأمن او شده، روح و جسمي خسته اما ارادهاي تازهنفس دارد و ميخواهد رنگ تيره زندگياش را با آبي آسمان و سبزي زندگي معاوضه كند. «آريا ميترا» اميد دارد حرفهايش به گوش مادري كه سالهاست چهرهاش را تنها در اينترنت ديده برسد و مسير زندگياش تغيير كند.
منبع:روزنامه ايران
دوست پسر
خودارضايي به پرده بكارت آسيب مي رساند
به گزارش سلامت نيوز،معصومه حيدري، عضو هيات علمي دانشكده پرستاري مامايي دانشگاه شاهد در سلامتيران نوشت: هايمن(Hymen) يا همان پرده بكارت، غشايي است كه تمام يا قسمتي ازدهانه واژن را ميپوشاند. «هايمن» لغتي يوناني است به معناي پوست يا پرده كه از نام الهه ازدواج و عروسي يونانيان گرفته شده است. يونانيان باستان از اين لغت براي انواع پردهها از جمله پردهاي كه قلب را احاطه ميكند (پريكارد)، استفاده ميكردند، اما با گذشت زمان، كاربرد آن به پرده بكارت محدود شد.
پرده بكارت
در نخستين مراحل رشد جنيني، هيچ ورودياي به واژن وجود ندارد. لايه باريك بافتي كه در اين مرحله واژن را ميپوشاند، قبل از تولد به طور ناقص تقسيم ميشود، اين لايه بعدها پرده بكارت را به وجود ميآورد. بسياري از افراد تصور ميكنند پرده بكارت، داخل واژن قرار دارد. در صورتي كه اينطور نيست. پرده بكارت، بخش خارجي اندام جنسي است و دقيقا در ورودي دهانه آن قرار دارد. پرده بكارت كه يك چين غشايي نامنظم است و از اپيتليوم شاخي تشكيل شده، درست در مدخل ورودي واژن قرار دارد و در واقع به منزله در ورودي واژن است و اولين بار با مقاربت، معاينه خشن، ضربه و جراحي پاره ميشود. معمولا پرده بكارت يك يا چند سوراخ كوچك دارد كه خونريزي قاعدگي از آن خارج ميشود. اگر اين پرده اصلا سوراخ نداشته و به طور كامل واژن را بسته باشد، خون قاعدگي در پشت آن تجمع مييابد و در رحم انباشته ميشود و بر اثر پس زدهشدن به داخل حفره صفاقي ميتواند سبب بيماري اندومتريوز و نازايي شود كه اين مورد بسيار نادر است.
پارگي پرده بكارت
رشتههاي عصبي در پرده كم هستند و به همين دليل در صورت آرامش جسمي و رواني پارگي آن معمولا بدون درد است. عمل پارهشدن پرده بهتر است در زماني كه بدن آرام است و هيچ اضطراب و خستگي وجود ندارد، انجام شود. بنابراين نزديكي در اولين شب ازدواج و پس از مراسم طولاني عروسي توصيه نميشود. خانمها بهتر است قبل از نزديكي براي آگاهي از نوع پردهشان به پزشك متخصص زنان مراجعه كنند. ممكن است در برخي موارد پرده بسيار ضخيم باشد كه براي پارهكردن آن، كمك پزشك مورد نياز باشد تا از بروز درد هنگام ارتباط جنسي جلوگيري شود. اين شيوه را بريدن پرده مينامند. طي اولين نزديكي، پرده بكارت در چند جا پاره و به چند قطعه تقسيم ميشود. غالبا تا زماني كه زن، نوزادي به دنيا بياورد باقيمانده پرده در دهانه واژن وجود خواهد داشت. در صورت تنگي دهانه واژن، بهتر است از كرم و ژلهاي تسهيلكننده يا اسپري بيحسكننده استفاده كرد. ضمن اينكه تحريك زن و خروج ترشحات از دهانه واژن، موجب نرم شدن دهانه واژن و سهولت ارتباط جنسي ميشود. گاهي پرده بكارت با يك يا دو بار نزديكي كاملا پاره نميشود و هر دفعه قسمتي از آن پاره ميشود و كمي خونريزي ميكند. بدون پارگي پرده، اسپرم ريخته شده روي آن ميتواند موجب بارداري شود، زيرا اسپرم ميتواند از سوراخ پرده حركت كند و به طرف تخمك زن برود و باعث بارداري شود. در اين موارد زن با پرده سالم باردار ميشود. ورزشهايي مانند سواركاري، دو، پرش و شنا هرگز باعث پاره شدن پرده دختر نميشوند مگر اينكه وي طي حادثهاي و در هنگام بازي، سقوط كند و در همان زمان جسمي نوك تيز به پرده اصابت كند و موجب پارگي آن شود.
انواع پرده بكارت
در نظر داشته باشيد كه هيچ پرده بكارتي دقيقا شبيه ديگري نيست. اندازه و شكل آن از فردي به فرد ديگر بسيار متفاوت است. انواع رايج پرده بكارت عبارتند از:
• پرده بكارت حلقوي: به صورت حلقهاي دور ورودي واژن را ميپوشاند.
• پرده بكارت ارتجاعي: انعطافپذير و قابلارتجاع است و هنگام اولين رابطه زناشويي پاره نميشود يا به طور جزئي پاره ميشود و هيچ خونريزياي ندارد.
• پرده بكارت دو سوراخي يا تيغهاي: يك تيغه ممتد در طول ورودي واژن دارد.
• پرده بكارت غربالي (سوراخسوراخ): به طور كامل در عرض مهبل كشيده شده اما سطح آن سوراخسوراخ است.
• پرده بكارت شاخهدار: اغلب به صورت كنگرهاي و داراي اضلاعي از شكاف در طرفين است.
• پرده بدون سوراخ يا بسته: گاهي در دختراني كه به سن بلوغ ميرسند، پرده بسته است و خون قاعدگي پشت آن جمع ميشود و نميتواند خارج شود در نتيجه باعث بروز درد خواهد شد، اينگونه افراد بايد به پزشك مراجعه كنند تا طي عمل جراحي و ايجاد برشي در سطح پرده، اين مشكل برطرف شود.
• پرده بكارت كنگرهاي: كمياب است و كمتر وجود دارد.
خون پرده بكارت
معمولا پس از پارگي پرده بكارت خونريزي كم و بيش شديدي ايجاد ميشود. لازم است اين خون را از خون قاعدگي تمييز دهيم. خون قاعدگي داراي فيبرينوژن كمتر است بنابراين ديرتر لخته ميشود و سلولهاي واژينال در آن بسيار زياد است در حالي كه خون حاصل از پرده بكارت سريعتر لخته ميشود و حاوي مقادير كمي سلول واژينال است. لبههاي پارگي جديد در پرده بكارت معمولا زخمي و قرمز رنگ است و آثار خون لختهشده در آن مشاهده ميشود. بعد از حدود يك هفته، لبههاي بريدگي از مخاطي مشابه مخاط پرده پوشيده شده و بعد از حدود دو هفته لبههاي زخم نسبتا گرفته ميشوند. نكته مهم اين است كه لبههاي پارگي چون آزاد هستند و به هم اتصال ندارند هيچ وقت به هم جوش نميخورند و اگر دو تكه پارگي به هم دوخته شوند محل ترميم به صورت يك اسكار برجسته روشن مشخص خواهد شد. تاكيد ميكنم پرده بكارت فقط و فقط بر اثر ضربه مستقيم به آن يا مقاربت پارگي پيدا ميكند و جز ضربه مستقيم هيچ مورد ديگري باعث پارگي آن نميشود.
عدم خونريزي برخي از زنان در اولين رابطه جنسي
در حالتي كه زن هنگام نزديكي، آرام و بدون تنش باشد، زمان كافي براي عشقورزي داشته باشد، با طرف مقابل خود احساس راحتي كند و دهانه واژنش به اندازه كافي مرطوب باشد، دخول به نرمي انجام ميشود و به اين ترتيب ممكن است زن در اولين ارتباط خونريزي نداشته باشد. اما اگر زن مضطرب باشد يا بترسد و پاهايش را جمع كند دهانه واژن تنگ خواهد شد و هنگام دخول خونريزي و درد خواهد داشت.
پاسخ به 3 پرسش رايج
درباره اين مساله، پرسشها و ابهامات زيادي بين مردم وجود دارد كه از ميان آنها 3 پرسش زير را ميتوان جزو شايعترينها دانست:
آيا ممكن است با يك بار مقاربت پرده بكارت از بين برود؟
بله، از آنجا كه پرده بكارت دقيقا در مدخل ورودي واژن قرار دارد، معمولا طي اولين مقاربت از بين ميرود، حتي اگر مقاربت به طور كامل انجام نشده باشد.
آيا سقوط از ارتفاع ميتواند باعث پارگي پرده بكارت شود؟
خير، سقوط از ارتفاع، بلند كردن جسم سنگين، كوهنوردي و موارد مشابه به هيچ عنوان نميتوانند باعث پارگي پرده بكارت شوند. البته ممكن است در اثر سقوط يا انجام كارهاي سنگين مقداري خونريزي از دستگاه تناسلي مشاهده شود كه در هيچكدام از موارد مربوط به پارگي پرده نيست فقط به خاطر فشار وارده بر رحم مكانيسمي مشابه قاعدگي دارد يعني فشار به رحم باعث خونريزي يا لكهبيني در فرد ميشود. تاكيد ميكنم پرده بكارت فقط و فقط در اثر ضربه مستقيم به آن يا مقاربت پارگي پيدا ميكند و جز ضربه مستقيم هيچ مورد ديگري باعث پارگي آن نميشود.
خونريزي در اثر پارگي پرده بكارت چه مقدار است؟
حداقلي براي خونريزي در اين حالت نداريم. ممكن است در حد يك يا دو قطره باشد يا شايد هم بيشتر باشد ولي حداكثر به اندازه آغشته شدن يك عدد پوشك خواهد بود و چيزي كه مسلم است اين است كه اين خونريزي نبايد ادامه داشته باشد و معمولا در عرض يك يا دو دقيقه تمام ميشود. اگر در مواردي خونريزي ادامه داشت احتمال پارگيهاي اطراف واژن مطرح ميشود كه در اين صورت حتما بايد ترميم شود و اين مسئله بيشتر زماني اتفاق ميافتد كه مقاربت بدون رضايت زن و با مقاومت وي و اصرار طرف مقابل انجام شود كه در اين موارد بايد پارگي واژن ترميم شود. در پايان تاكيد ميكنم كه پرده بكارت ملاك مطمئني براي تشخيص سلامت جنسي دختران نيست و انواعي از پرده بكارت وجود دارد كه خونريزي ايجاد نخواهد شد و در اين موارد بهتر است حتما قبل از ازدواج به پزشك يا ماما مراجعه شده و برگه گواهي سلامت دريافت شود.
خودارضايي نيز مي تواند باعث آسيب پرده بكارت شود. پرده بكارت بافتي بسيار حساس و نازك دارد كه نسبت به كوچكترين تحريك آسيبپذير است. گرچه تحريكات كوچك و مختصر آسيب كامل به پرده بكارت نميرساند ولي همين آسيب جزئي كه برگشتناپذير و قابل تشخيص است نيز سبب حساس شدن ميشود. احتمال پارگي پرده بكارت بر اثر خودتحريكي و پيامدهاي رواني ناشي از آن وجود دارد.
منبع:سلامتيران
پرده بكارت
وجود خون در مايع مني نشانه چه مي باشد
سلامت نيوز: براي افراد زير ۴۰ سال، مشاهده خون در مني و بدون داشتن هيچ علايمي، خطرناك نيست و خودبهخود برطرف ميشود. اما در مورد مردان بالاي ۴۰ سال، مشاهده خون در مايع مني، نياز به بررسي دارد به ويژه اگر اين اتفاق زياد تكرار شود، با علايم ديگري همراه باشد يا فرد در معرض خطر سرطان قرار داشته باشد.
به گزارش سلامت نيوز به نقل از سلامتيسم، اكنون علل بروز چنين مشكلي را بررسي ميكنيم:
- عفونت و التهاب. شايعترين عامل بروز خون در مايع مني، وجود التهاب يا عفونت در يكي از بخشهاي مسير عبور مني مانند پروستات، مجراي ادرار، اپيديديم و كيسه مني است.
- بيماريهاي مقاربتي. بيماريهاي قابل انتقال از طريق رابطه جنسي محافظت نشده مانند سوزاك يا كلاميديا و عفونت باكتريايي ميتوانند از ديگر عوامل وجود خون در مني باشند.
- عمل جراحي. انجام هرگونه عمل جراحي يا معاينه پزشكي مانند نمونهبرداري از پروستات، پرتودرماني و وازكتومي ميتواند باعث وجود مقداري خون در مني شود.
- انسداد مسير خروج مني. اگر در هر قسمت از مسير عبور مني، مانعي مثل پليپ يا تومور وجود داشته باشد، به رگهاي اطراف آن قسمت فشار وارد شده و خونريزي اتفاق ميافتد.
- بيماريهاي ديگر. مشكلات عروقي، فشار خون بالا، ايدز، مشكلات كبدي و سرطان خون، همگي ميتوانند باعث وجود خون در مايع مني شوند.
منبع:سلامتيسم salamatism.com
مني
شهادت حضرت رقيه (س) + عكس
تصاوير و عكس هاي غمگين مخصوص شهادت حضرت رقيه (س)
تصاوير و عكس هاي غمگين مخصوص شهادت حضرت رقيه (س)
تصاوير و عكس هاي غمگين مخصوص شهادت حضرت رقيه (س)
توضيحات جالب و خواندني در مورد روز ولنتاين
ولنتاين
روز ولنتاين
تنها مدت كمي به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوريه باقي مانده كه روز عشق فرنگي (ولنتاين) و روز عشق ايران باستان (سپندارمذگان) يا همان ولنتاين ايراني به فاصله ي چند روز از هم قرار دارند يعني ۲۵ بهمن ماه (ولنتاين) و 5 اسفند ماه (سپندارمذگان) !
چند سالي است كه ۲۵ بهمن (۱۴ فوريه) روز ولنتاين و خريد گل و عروسك، شكلات و … در كشورمان باب شده است. اكثر جوان ها بدون اطلاع از اينكه اصلا اين ولنتاين خوردني يا پوشيدني است، فقط مي دانند كه در روز ولنتاين بايد براي كساني كه دوست دارند هديه بخرند...
تاريخچه روز ولنتاين:
روز ولنتاين-تاريخچه كامل و دقيق ولنتاين در دست نيست و آنچه از پيشينه روز ولنتاين ميدانيم با افسانه درآميخته است. امروزه كليساي كاتوليك به اين نتيجه رسيده است كه حداقل سه قديس وجود داشتهاند كه همگي به شهادت رسيده اند، به همين دليل چندين افسانه سعي در بازگوئي تاريخچه آئين ولنتاين دارند.
روز ولنتاين-در صده سوم ميلادي كه مطابق ميشود با اوايل شاهنشاهي ساساني در ايران، در روم باستان فرمانروايي بودهاست بنام كلوديوس دوم. كلوديوس عقايد عجيبي داشتهاست از جمله اينكه مردان مجرد نسبت به آناني كه همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتري هستند. از اين رو ازدواج را براي سربازان امپراتوري روم قدغن ميكند. كلوديوس به قدري بيرحم وفرمانش به اندازهاي قاطع بود كه هيچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان را نداشت. اما كشيشي به نام والنتاين (والنتيوس)، مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري ميكرد.
كلوديوس دوم از اين جريان خبردار ميشود و دستور ميدهد كه والنتاين را به زندان بيندازند. والنتاين در زندان عاشق دختر زندانبان ميشود. با توجه به آنچه كه در افسانه آمده كشيش ولنتاين براي او نامهايي نوشته و آنها را با نوشتن «از طرف ولنتاين تو» (From Your Valentine) امضاء كرده است، اصطلاحي كه تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روي كارتهاي ولنتاين مشاهده ميشود. سرانجام كشيش به جرم جاري كردن عقد عشاق بر خلاف قانون كلوديوس دوم اعدام ميشود. بنابراين او را به عنوان فدايي و شهيد راه عشق ميدانند و از آن زمان ولنتاين تبديل به نمادي براي عشق شده است.
هديه روز ولنتاين :
در كشورهاي اروپايي و امريكائي دادن شكلات به عنوان هديه روز ولنتاين از شهرت خاصي برخوردار است. تزئين شكلات و پختن انواع ان نيز از آداب روز ولنتاين به شمار ميرود. از نظر علمي هم ثابت شدهاست كه خوردن شكلات دات يا همان سياه ميزان عشق را در انسان بالا ميبرد البته نه مصرف بي رويه ان.
تاريخچه سپندارمذگان:(ولنتاين ايراني)
ولنتاين ايراني : در ايران باستان، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد، كه از بيست قرن پيش از ميلاد، روزي موسوم به روز عشق بودهاست. جشن اسفندگان (سپندارمذگان) يا جشن مژده گيران يكي از جشنهاي ايراني است كه در روز ۵ اسفند برگزار ميشود.
اگرچه منابع كهن از جمله ابوريحان اين جشن را در روز پنجم اسفند ذكر كردهاند. ولي با توجه به تغيير ساختار تقويم ايراني در زمان خيام كه پس از ابوريحان ميزيست، و سي و يك روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماري ايراني، بعضي منابع و به اشتباه تاريخ ذكر شده نيز ۶ روز به عقب آورده اند كه اين كار نادرست است. زيرا طبق منابع كهن و همانطور كه از نام آن پيداست اين جشن به روز اسپند يعني پنجمين روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد.
ابوريحان بيروني در آثارالباقيه آوردهاست كه ايرانيان باستان روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمين ميدانستند.
ابوريحان بيروني در آثارالباقيه آورده است كه ايرانيان باستان اين روز را روز بزرگداشت زن و زمين ميدانسته اند. فلسفه بزرگداشت اين روز به عنوان “روز عشق” به اين صورت بوده است كه در ايران باستان هر ماه را سي روز حساب مي كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند، هر يك از روزهاي ماه نيز يك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول “روز اورمزد”، روز دوم، روز بهمن معني “سلامت، انديشه” كه نخستين صفت خداوند است، روز سوم ارديبهشت يعني “بهترين راستي و پاكي” كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهريور يعني “شاهي و فرمانروايي آرماني” كه خاص خداوند است و روز پنجم “سپندار مذ” بوده است. سپندار مذ لقب ملي زمين است. يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق مي پنداشتند.
سپندارمذگان جشن زمين و گرامي داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پيدا ميكردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه ميدادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت ميكردند. اخيرا گروهي از دوستداران فرهنگ ايراني پيشنهاد كردهاند كه به منظور حفظ فرهنگ ايراني سپندارمذگان بجاي ولنتاين به عنوان روز عشق گرامي داشته شود.
منبع:بيتوته beytoote.com
ولنتاين
تعبير خواب سكبا به همراه خواب سكره
سكس
تعبير خواب - سكبا
محمدبن سيرين گويد: اگر بيند سكبا باگوسفند و حوائج نيكو و عسل پخته بود، دليل است عيش نيكو و عز و جاه يابد. اگر به گوشت گاو پخته بود، دليل بر درازي عمر و يافتن مال و خاسته است. اگر به گوشت مرغ بود، دليل كه بزرگي و فرمانروائي يابد بر قدر نقصان و زيادتي حوائج كه در آن بود.
تعبير خواب - سكره
محمدبن سيرين گويد: سكره درخواب ديدن، نيكو و لطيف است. اگر بيند كسي سكره نو به وي داد، دليل است كه از سخني خوش كه از كسي شنود خوشنود شود. اگر بيند سكره او بشكست يا ضايع شد، دليل كه سخن او ضايع شود و بعضي از معبران گويند سكره در خواب بر سه وجه است. فرزند و عيال و دوستي. جابر مغربي گويد: سكره در خواب كنيزك بود. اگر بيند سكره نو و پاكيزه داشت، دليل كه كنيزكِ خوب روي بخرد. اگر بيند سكره او بشكست يا ضايع شد، دليل كه كنيزك او هلاك شود. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: ديدن سكره در خواب بر ده وجه است. اول: زن. ...
دوم: خادم. سوم: كنيزك. چهارم: قوام دين. پنجم: صلاح حال. ششم: عمر دراز. هفتم: مال. هشتم: نعمت. نهم: سخن خوش. دهم: ميراث از جهت زنان.
سكسي
داستان جالب با موضوع پيرزن تنها
اولين تصويري كه در ذهنم از ديدن چهره تكيده اش تصوير شد ، گنجشككي تنها بود ، بيمار و هراسان در زير درختي در بي آبي سخت كوهپايه اي بي صدا، كه چند صباحي از دم وباز دمش بيش نمانده است. اضطرابي سخت در صورت و آرامشي نرم در سيرت، شيارهاي روزگاران بر صورت و خاطرات بي وفايان در سيرت، شوهرش مرده، خاطره اي از او بر چهره مانده ، در خانه سوخته پسرش تنها و بيكس مي خوابد، زيرا كه همسر جگر گوشه اش با او راحت نيست !!!
تاريخ تولد خود را نمي دانست، حتي براي اثبات ندانستنش قسم نيز مي خورد ، چهر ه اش نماينگر آن بود كه همه مغول را نيز ديد ه است ...بوي كباب و سرخي سيب او را به بسا ط ما كشانده بود، اما غرورش اجازه هيچ درخواستي را از ما نمي داد، تنها در گوشه اي با جامگاني كه سا لها از قدمت سوزن زدنشان مي گذشت ، نشست. چه آرامشي، چه هراسي، چه دردي و چه نشاطي، همه چيز در او بود.تنهايش را به عظمت يك نخل پر رطب حس كردم،جنوبي پيرزن، آفتاب خورده، شوهر مرده، پسر رانده بي كس، در انتظار مرگ...آيا لبان او را نيز روزي پسري آرزو كرده است ؟؟؟كجا، زير كدامين درخت، در كنار كدامين بساط، در كدامين فصل جان او را خواهي گرفت ؟؟؟
داستان
تعبير خواب كاغذ به همراه خواب كيسه
كس
تعبير خواب - كاغذ
محمدبن سيرين گويد: اگر كسي بيند كاغذ سفيد و پاكيزه داشت، دليل كه به قدر آن مال يابد. اگر بيند كاغذ او در آب افتاد يا بسوخت، دليل نقصان مال است. جابرمغربي گويد: اگر در خواب ديد كاغذ بسيار داشت، دليل كه در علم و فضل شهرت كند. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: ديدن كاغذ در خواب بر سه وجه است. اول: مال حلال. دوم: كسب و معيشت. سوم: كام يافتن.
تعبير خواب - كيسه
محمدبن سيرين گويد: اگر بيند كيسه درم و دينار يافت، دليل است به قدر آن معيشت و روزي بر وي فراخ شود. اگر كيسه را تهي بيند، تاويل به خلاف اين است و بعضي گويند اجلش نزديك است. جابرمغربي گويد: اگر درخواب كيسه خود را دريده بيند، دليل است راز او آشكار شود. اگر ديد كيسه دريده را دوخت، دليل كه رازش پوشيده بماند. ابراهيم كرماني گويد: اگر بيند كيسه با درم ضايع شد، دليل است كسي آن را پند دهد و نشنود....
اگر بيند كيسه او گشوده بود و درم ها بريخت، دليل است از خصومت برهد. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: ديدن كيسه تهي در خواب بر سه وجه است. اول: تن مردم. دوم: راز پنهان. سوم: درويشي.
كون
تعبير خواب درباني به همراه خواب درخت
داستان سكسي
تعبير خواب - درباني
محمدبن سيرين گويد: اگر كسي بيند كه درباني مي كرد، دليل كه جاجتي كه دارد روا شود، از مردي بزرگ و عزت و جاه يابد. اگر بيند كه درباني ميكرد و در نبود، دليل كه خاص و مقرب پادشاه شود. اگربيند كه پادشاه او را از درباني معزول كرد، تاويلش به خلاف اين است.
تعبير خواب - درخت
درخت خود به خود هيچ تعبير مشخصي ندارد . معبران نوشته اند درختان بي بر مردمي درويش و تهي دست و فقير و نيك نفسي هستند كه اين مردم در محيط و روي اطرافيان خويش تاثير چندان ندارند . ديدن درختان در مساجد و زيارتگاه ها خوب است. درختان مردابي را در خواب ديدن خوب نيست....
اگر در خواب نخل ببينيد خوب است زيرا عزت و بزرگي و سرفرازي است و اگر باره خرما داشته باشد بهتر است. بيد مجنون و شاه توت نيز در خواب درختان خوبي نيستند زيرا از غم و سر افكندگي و شرمساري خبر مي دهند.
داستان سكس